تعریف توریه

توریه عبارت است از آن‌که انسان در مقام پنهان کردن واقع از شنونده یا مخاطب، کلامی بگوید که مراد وی از آن، معنایی غیر از مفهوم ظاهری آن کلام باشد


معنای توریه در لغت و اصطلاح

توریه، در لغت به معنای پنهان کردن، پوشانیدن و افشا نکردن راز است
در اصطلاح متون دینی و
فقها توریه آن است که متکلم از سخن خود معنایی را جز آن‌چه مخاطب می‌فهمد (یعنی معنایی خلاف ظاهر) اراده کند

معنای توریه در علوم قرآنی

به تعبیر منابع ادبی و علوم قرآنی، توریه که از محسِّنات معنویِ سخن به شمار می‌رود، آن است که گوینده، لفظی را که دو معنای نزدیک و دور (قریب و بعید) دارد، به کار بَرَد و به اتکای قرینه‌ای پنهان، معنای دور را اراده کند، حال آن‌که مخاطب به معنای نزدیک التفات بیابد.
در این منابع، توریه با واژه‌هایی چون
ایهام و تخیل و مغالطه و توجیه هم معرفی و اقسامی برای آن بیان شده است

واژه‌های توریه در متون حدیثی و فقهی

در متون حدیثی و فقهی، به ویژه فقهاهل سنّت، کاربرد واژه مِعراض یا مَعاریض به جای توریه (برگرفته از حدیث منسوب به پیامبر اکرم: «اِنّ فی المَعاریضِ لَمَنْدوحةً عن الکِذب) هم رایج است و گاه تعابیری دیگر مانند تأویل و تعریضبه کار رفته است

شرط مصداق یافتن توریه
در صورتی که ظهور سخن در مراد متکلم عرفاً معلوم باشد ولی مخاطب، به علت قصور در فهم، متوجه مقصود نشود، توریه مصداق نمی‌یابد.
برخی مؤلفان، قصدِ در افکندن مخاطب را در معنای غیرمراد، جزء مفهوم توریه ذکر کرده‌اند

توریه در اِسناد

به نظر شهید ثانیتوریه علاوه بر لفظ مفرد می‌تواند اِسناد را نیز در بر گیرد.

توریه در افعال

شماری از فقها بر آن‌اند که توریه، علاوه بر اقوال، در افعال هم صورت می‌گیرد

کاربرد توریه در قرآن

هر چند واژه توریه در قرآن کریم نیامده، در تفاسیر و منابع حدیثی، آیات متعددی از مصادیق توریه شمرده شده است.

 بیماری حضرت ابراهیم(علیه السلام)
از جمله
آیات ۸۸ و ۸۹ سوره صافات فَنَظَرَ نَظْرَةً فی النجومِ، فَقال اِنّی سَقیمٌ: سپس نگاهی به ستارگان افکند و گفت من بیمارم) که گفته حضرت ابراهیم علیه‌السلام است به بت پرستان، پیش از شکستن بت‌ها.
بیشتر
مفسران شیعه و اهل سنّت (از جمله رجوع کنید به این منابع آن را بر توریه حمل کرده و مراد وی را بیمار شدن در آینده یا بیماریِ منجر به مرگ یا مردن دانسته‌اند (برای معانی دیگر به این منابع رجوع کنید
به تصریح
مجلسی، در بسیاری از احادیث برای جواز توریه به این آیات استناد شده است.
به نظر
طباطبائی دلیلی برای بیمار نبودن حضرت ابراهیم علیه‌السلام وجود ندارد و اصولاً سخن گفتن به روش توریه، چون موجب سلب اعتماد از گفتار پیامبران می‌شود، برای آنان روا نیست.

کلام حضرت ابراهیم(علیه السلام)

( آیه دیگر، آیه ۶۳ انبیاء  (بَلْ فَعَلَهُ کَبیرُهُمْ هذا) است.
به نظر مفسران، مرادِ حضرت ابراهیم از این گفته آن بوده که اگر این بت‌ها سخن می‌گویند شکستن بت‌ها کار بت بزرگ بوده است.
به بیان دیگر، حضرت ابراهیم سخن خود را بر شرطی
محالتعلیق کرده تا بطلان مدعای بت پرستان را برای آنان به اثبات برساند.
احادیثی را نیز مؤید این نظر دانسته‌اند برای دیگر تفاسیر آیه مبنی بر توریه به این منابع رجوع کنید
هم‌چنین مفسران بدین استناد که گفته‌های حضرت ابراهیم علیه‌السلام در آیات پیشین از باب توریه بوده، این تفسیرِ مجاهد را از آیه ۸۲
سوره شعراء که مراد از واژه «خطیئة» سخنان کذب آن حضرت در آیات مذکور است، مردود شمرده‌اند، هم‌چنان‌که مراد از کذب را در حدیثی که آن را به حضرت ابراهیم نسبت دادهتوریه دانسته‌اند.
به علاوه، اصولاً نسبت دادن کذب حقیقی به
انبیا با عصمت آنان ناسازگار است.

 سرقت در قصه حضرت یوسف(علیه السلام)
مفسران، آیه هفتاد
سوره یوسف  را نیز، که در آن به برادران یوسف علیه‌السلام نسبت سرقت داده شده، از مصادیق توریه دانسته و گفته‌اند که مراد از آن به سرقت بردن حضرت یوسف از پدرش یا استفهام است.
این تفسیر در احادیث هم آمده است  (

 آیات دیگر
مفسران، آیات دیگری را نیز از مصادیق توریه یا اشاره کننده به توریه شمرده‌اند، از جمله آیه ۷۳
سوره کهف،  ۸۸ یوسف،  ۱۰۶ نحل،  و ۱۲۵ نحل  (برای آیات دیگر به این منابع رجوع کنید).
در احادیث، توریه از جهات گوناگون مورد توجه قرار گرفته است.

توریه کردن بزرگان

به موجب احادیث، گاه مصالح مهمی وجود داشته که به اقتضای آن‌ها پیامبران و امامان علیهم‌السلام در باره پاره‌ای از امور به گونه مجازی و با توریه سخن می‌گفتند.

مؤمن آل فرعون
علاوه بر پیامبران، کاربرد توریه از سوی برخی صالحان نیز گزارش شده، از جمله در باره حِزقیل، مؤمن آل فرعون، که با توریه کردن در برابر پرسش فرعون، خود را نجات داد

 
پیامبر اکرم(صلوات الله علیه وآله)

مواردی چند از کاربرد یا تجویز توریه، در سیره پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است، از جمله گفته‌اند که آن حضرت هنگامی که آهنگ سفر یا جهاد داشت، با توریه قصد خود را پنهان می‌کرد تا دشمنان از آن آگاه نشوند، یا آن حضرت سوگندسُوَیْد بن حنظله را مبنی بر آن‌که وائل بن حجر برادر اوست، با حمل کردن سخن او بر توریه تأیید
 

 
امامان (علیه السلام)

در سیره امامان شیعه علیهم‌السلام و پیروان آن‌ها نیز توریه کردن به عنوان یکی از راه‌های تقیه در موارد اضطرار، مقبول بوده است
احمد بن علی طبرسیبا ذکر نمونه‌هایی از توریه امامان، حدیثی نقل کرده که بر طبق آن امام صادق علیه‌السلام توریه یکی از یاران خود را در برابر فردی از مخالفان که در حضور ایشان بود، تأیید فرمود.
در سخنان امامان، تقیه و توریه مایه
رحمت الاهی بر شیعیان و موجب حفظ و سلامت مؤمنان از شرکافران و بدکاران خوانده شده است.
با توجه به کثرت وقوع توریه در سخنان امامان، آنان خود بر ضرورتِ درایت و تأمل در احادیث، به منظور بازشناسی موارد تقیه و توریه از دیگر موارد، تأکید کرده‌اند.

 تفاوت ماهوی توریه با کذب
در منابع فقهی، توریه به عنوان یکی از راه‌های نجات از دروغ‌گویی و
سوگند دروغ، در ابواب گوناگون مطرح شده است.
این نکته مبتنی بر این نظر است که توریه با کذب تفاوت ماهوی دارد و موضوعاً از آن خارج است.

 حکم کلی توریه
در
جواز توریه به طور مطلق یا تنها در صورت ضرورت، اختلاف است و نیز در فرض وجود مصلحت لازم در دروغ گفتن آیا در صورت امکان توریه، توریه واجب، و دروغ گفتن حرام می‌شود یا دروغ گفتن با وجود مصلحت در آن حتی با امکان توریه جایز می‌باشد؟ مسئله محلّ اختلاف است.

نظر مشهور در فقه
نظر مشهور در فقه اسلامی نیز همین است که توریه اصولاً مصداق دروغ نیست، زیرا سخنی را می‌توان کذب دانست که مقصود متکلم از آن با واقعیت منطبق نباشد و توریه چنین نیست.
هر چند بسیاری از فقها به این نکته تصریح نکرده‌اند، از این امر که
فقهای شیعه وجوب توریه را تدبیری برای خروج از کذب در موارد اضطرار دانسته‌اندو فقهای اهل سنّت هم با استناد به حدیث نبوی «اِنّ فی المَعاریضِ...» توریه را گشایشی (مندوحه) برای پرهیز از کذب به شمار آورده‌اند، می‌توان دریافت که اکثر قاطع فقها همین نظر را دارند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: دروغتوریه اسلام حکم فقه
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 9:59 ] [ عباسعلی مدبر ]
[ ]