نقش صداقت و اعتماد در روابط

نقش صداقت و اعتماد در روابط

گام بعدی این است که این جملات و کلمات را در حضور همسرتان نیز بر زبان بیاورید.

در جمع بانزاکت باشید
برداشتهمسر شما تا حد زیادی بستگی به کسان دیگری دارد که در جمع شما حضور دارند. اگر به مهمانی ناهار کارمند جدیدی شرکت دعوت شده باشید، مطمئناً وقتمناسبی برای صحبت در مورد عادات بد همسرتان مثل خرخر کردن در خواب نیست. بازگویی حقایقی درمورد همسرتان که ممکن است در دیدگاه آنها نسبت به اوتاثیر منفی بگذارد، کار درستی نیست.

البته این به آن معنا نیستکه باید دروغ بگویید— اما سوالاتی هستند که می توانید بانزاکت و البتهماهرانه از پاسخ گویی به آنها شانه خالی کنید. اگر همسر شما این خصوصیت رادارد که مسائل شخصی را جلوی جمع بازگو می کند، حتماً در این رابطه با اوصحبت کنید و بگویید که چقدر این مسئله باعث ناراحتی و اذیت شدن شما میشود.

تا 10 بشمارید
بین صداقت مخرب و صداقت سازنده تفاوت بسیاراست. اگر سعی می کنید با به زبان آوردن حقایقی که گفتن آن تاثیر منفی برهمسرتان می گذارد، او را اصلاح کنید، کاملاً در اشتباه هستید. در اینگونهمواقع نفسی عمیق بکشید، درمورد حرفی که میخواهید به زبان آورید خوب فکرکنید، و سعی کنید احساسات خود را به طریقی مثبت و سازنده بیان کنید.

صادق باشید، نه رُ ک
شمامی خواهید که همیشه با همسرتان صادق باشید، اما باید این کار را به طریقیانجام دهید که باعث بهبودی رابطه تان شود، نه خراب کردن آن. پس از این بهبعد به جای اینکه بگویید "لباس رنگ سفیدت مثل شیر برنج می کنه تورو"، بهتراست که بگویید "لباس های رنگ تیره زیباتر نشانت می دهد."

بچه ها و صداقت
یکیاز توصیه هایی که والدین همیشه به فرزندان خود می کنند این است که صادق وراستگو باشند، اما وقتی حقایقی را که دوست ندارند از زبان آنها می شنوند،آنها را تنبیه میکنند. درک کنید که برای فرزندتان هم گفتن حقیقتی که شمادوست ندارید و ناراحتتان می کند بسیار دشوار بوده، اما او اینکار را فقطبه خاطر شما کرده است. پس به جای تنبیه، اول آنها را به خاطر صداقتشانتحسین کنید، و بعد جریان را ارزیابی کنید. سعی کنید خودتان هم برایفرزندانتان الگو باشید. اگر در مورد چیزی اشتباه میکرده اید، به آن اعترافکنید. مطمئناً فرزندانتان هم از شما درس می گیرند و صداقت را شیوه ی زندگیخود خواهند کرد.

همیشه صادق باشید
یک رابطه بر پایه ی صداقتساخته می شود. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، و یا برعکس، دیگر هیچپایه و بنیادی برای رابطه ی شما وجود نخواهد داشت. اگر یکی از طرفین بهخود اجازه ی دروغ گفتن درمورد چیزهای کوچک را بدهد، مسلماً در گفتن دروغهای بزرگ هم ابایی نخواهد داشت.

گاهی اوقات دروغ گفتن خیلی سادهتر به نظر می رسد. اما بدانید اگر راستش را بگویید و برای عواقب آنبجنگید، ثبات قدم بیشتری خواهید داشت.

جوّی صادقانه ایجاد کنید
پرخاشکردن به کسی که حقیقتی ناخوشایند را به شما گوشزد کرده است، کاری آساناست. شما با شنیدن آن حرف واکنش خشونت باری از خود نشان داده و دق و دلیخود را سر او خالی خواهید کرد. اگر اینکار ار انجام دهید، به آن فردخواهید فهماند که وقتی حقیقتی را دوست ندارید، آن را به شما اطلاع ندهند. البته این موقعیتی بسیار خطرناک است.

وقتی کسی صادقانه چیزی به شمامیگوید، هر چند که ناراحت کننده باشد، قبل از نشان دادن هرگونه واکنشمنفی، دست نگاه دارید. بدانید که گفتن این حقیقت برای او نیز بسیار سختبوده است. پس به او نشان دهید که شما برای صداقت و راستگویی ارزش زیادیقائل هستید.
بدون انتقاد کردن گوش دهید
البته این یکی از سخت ترینمهارت هاست، اما یکی از مهمترین آنها نیز هست. سعی کنید به حرف هایهمسرتان به طور کامل گوش دهید، بدون اینکه به سر او بپرید و از او انتقادکنید. فقط گوش دهید، و تصدیق کنید و سعی کنید تا دیدگاه همسرتان را نیزدرک کنید.

مطمئن باشید که تلاش برای درک حرف های همسرتان، کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید بهتر و صادقانه تر با هم گفتگو کنید.

آیا بعضی اوقات عدم صداقت بهتر نیست؟
گاهیاوقات که کاری را انجام داده باشید که همسرتان را ناراحت می کند، وسوسه میشوید که به او درمورد آن دروغ بگویید. با خودتان فکر می کنید که اینکار رافقط به خاطر اینکه همسرتان ناراحت نشود کرده اید و باخودتان دروغتان راتوجیه می کنید.

اما شما فکر همسرتان نبوده اید، در واقع میخواستید خودتان را از عواقب اینکار در امان بدارید. همسرتان خودش می تواندتصمیم بگیرد که چطور تصمیم بگیرد و چطور رفتار کند، و آن برپایه ارتباطصادقانه ی او با شما استوار است. همسرتان این حق را دارد که از جریان بهطور کامل اطلاع یابد و بعد تصمیم بگیرد. شما هم باید صادق بوده و این حقرا به او بدهید.

من از کس دیگری خوشم می آید
اگر از کساندیگر هم خوشت نمی آمد، من نگران می شدم. عشق این نیست که فکر کنید طرفتانتنها انسان روی کره ی زمین است. این یک عقده ی روحی است. عشق این است کهطرفتان را به عنوان کسی که می خواهید با او باشید و زندگی کنید قبول کنید،درحالیکه افراد و انتخاب های بسیار دیگری نیز برای شما وجود دارد. فقط یکمرد و یک زن در جهان وجود ندارد. میلیون ها زن و مرد روی این کره ی خاکیزندگی می کنند. عشق این است که به همسرتان بگویید، "با اینکه افراد زیادیوجود دارند، که ممکن است باهوش تر، زیباتر، و یا ثروتمند تر باشند، اما منتو را انتخاب میکنم چون تمام آن خصوصیاتی که دوست دارم را در تو می بینم."

ملاقاتکردن با افراد دیگری که از آنها خوشتان می اید به این معناست که شما هنوززنده اید و قادر به برقراری ارتباط هستید. سایرین می توانند فقط دوستانشما باقی بمانند، اما مهمتر از همه ی آنها همسرتان است که دوستش دارید.

مقایسه ی محبوبان
اگر همسرتان از شما بخواهد که او را با محبوبان سابقتان مقایسه کنید، و این مقایسه برایتان ناخوشایند باشد، چه می کنید؟

همهی آدم ها در همه ی زمینه ها عالی نیستند. ممکن است که همسرتان در اکثرزمینه ها خوب و کامل باشد، اما در زمینه های بخصوصی به اندازه ی محبوبانسابق شما خوب نباشد. و شما می خواهید این مطلب را به صورتی سازنده با اودر میان بگذارید.

اول از همه، خاطرتان باشد که به هیچ وجه دروغنگویید. راستگویی همیشه بهترین کار است، اما باید به طریقی سازنده باشد. می توانید نقاط و ویژگی های مثبت و خوب او را یادآور شده و بعد درمورد آنزمینه ی خاص که در آن نقص دارد صحبت کنید و به او اطمینان دهید که اگرتلاش کند می تواند در آن زمینه نیز از سایرین برتر باشد.

صداقت به عنوان یک سلاح
وقتیشما و همسرتان در حال جنگ و دعوا باشید، صداقت ممکن است سلاحی بیرحم باشد. گفتن حرف هایی مثل اینکه  یا "دوستت میگفت دیگر نمی خواهد با تو رابطه داشته باشد،" ممکن است صادقانه باشند، اماقبول کنید که گفتن چنینی حرف هایی آن هم به آن شکل رُک و بی رحمانهخوشایند نیست.

شما اگر بخواهید می توانید حتی جنگ و جدل هایتان رانیز سازنده کنید. پس از صداقت به عنوان سلاح استفاده نکنید، چون باعث میشود هر دوی شما صداقت را چیزی مخرب و آزار دهنده ببینید، دیگر نتوانید درآینده به راستی صادق بمانید.

آیا باید درمورد محبوبان قبلی صحبت کنم؟
درقسمتی از رابطه که شما هنوز در پی کشف گذشته ی یکدیگر هستید، ممکن استدادن توضیح درمورد دوستداران سابقتان بد نباشد. اما چه می خواهید درموردآنها بگویید؟

اول اینکه، اگر فکر میکنید همسرتان درمورددوستداران سابقتان حسود است، سعی کنید به هیچ رقمی با تعریف از آنها اینحسادت را شعله ور نکنید.

اما اگر همسری دوست داشتنی و فهمیدهداشته باشید، صحبت کردن درمورد دوستداران قبلی، راه بسیار مناسبیبرایشناخت بیشتر یکدیگر خواهد بود. این حرف ها به همسرتان کمک خواهد کرد که پیبه گذشته ی شما برده و با خصوصیات اخلاقی شما بیشتر آشنا شود.

آیا باید آنچه می دانم را بگویم؟
گاهیاوقات مخفی کردن حقایق دردناک از همسرتان، وسوسه انگیز است—مثل اینکه یکیاز دوستانش پشت سرش حرف های بدی می زند. اما بدانید که دانستن این اطلاعاتو مخفی کردن آن، بسیار بسیار دردناک تر خواهد بود. چون خواه ناخواههمسرتان به طریقی دیگر پی به موضوع خواهد برد، و اگر بفهمد که شما میدانسته و او را باخبر نکرده اید بسیار بیشتر ناراحت خواهد شد و تصور خواهدکرد که ارزشی برای او قائل نبوده اید. شما بهترین کسی هستید که می توانیدهمسرتان را از این حقایق ناگوار باخبر کنید، اما باید همه ی تلاشتان رابکنید که این کار را به طریقی سازنده انجام دهید نه مخرب.

درمان عدم صداقت
همسرتانبه شما خیانت کرده است و یا دروغ و عدم صداقت و راستگویی دیگری از خودنشان داده است؟ اگر بخواهید که کدورت ها را از بین ببرید، این اعتماد راچگونه از نو بنا می کنید؟

همسر شما باید بداند که شکاف بسیاربزرگی در اعتماد شما ایجاد کرده است و این اوست که باید برای دوباره برپاکردن این اعتماد جلو بیاید.

مهم نیست که چقدر دوست داشته باشیدکه همه چیز دوباره درست شود، مقابله با احساس عصبانیت و ناراحتی کاردشواری خواهد بود. مطمئناً زمان می برد تا همه چیز دوباره مثل اولش درستشود. و اگر هر دوی شما بخواهید و کمک کنید، مطمئناً خیلی زودتر این اعتماددوباره بینتان شکوفا خواهد شد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: صداقتارتباط تعامل
[ یک شنبه 18 مرداد 1394 ] [ 9:43 ] [ عباسعلی مدبر ]
[ ]